اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری

اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری

اعاده در لغت به معنی بازگشت و بازگردانیدن است و دادرسی در لغت به معنای به دادخواهی شخصی رسیدگی کردن و رسیدگی به تظلم خواهی اشخاص می باشد. مقصود از اعاده دادرسی، از سرگرفتن و دوباره رسیدگی کردن است یا به عبارت دقیق تر حقوقی، رسیدگی ماهوی مجدد به دعوایی که منتهی به حکم قطعی گردیده را اعاده دادرسی می نامند. اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری نیز امکانپذیر است و اشخاص می توانند از این طریق به آرای صادره از سوی شعب این دیوان اعتراض نمایند.

مبنای اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری

علیرغم تلاش دستگاه قضایی در جهت صدور آرای صحیح و بر مبنای قوانین و مقررات جاری، به کرات و به دلایل گوناگونی شاهد و ناظر بر صدور آرای نادرستی هستیم که موجبات تضییع حقوق اصحاب دعوا را فراهم می آورد. لذا قانونگذار در جهت تلاش بر انجام صحیح وظیفه ذاتی دستگاه قضایی، راهکارهایی را در قوانین مختلف و در جهت امکان طرح مجدد پرونده و کاستن از آرای نادرست صادره پیش بینی نموده است. از جمله براساس مقررات قانونی، طرق شکایت از آرای دادگاه ها را  به دو دسته عادی و فوق العاده تقسیم شده است، به عنوان مثال طرق اعتراضی واخواهی و تجدیدنظرخواهی از روش های عادی طرح اعتراض به آرای صادره هستند که درخصوص غالب آرای صادره غیرقطعی و در فرجه مقرر قانونی قابل اعمال می باشند. در مقابل مواردی همچون فرجام خواهی حقوقی ، اعاده دادرسی و اعتراض شخص ثالث، برحسب مورد نسبت به احکام و قرارهای قطعی پیش بینی شده در مقررات و با رعایت تشریفات قانونی خاص قابلیت طرح و اعمال را دارند که به تفصیل و به صورت مجزا نسبت به شرایط طرح هر یک از موارد اعتراضی مذکور، توضیحات لازم و تخصصی در بخش مربوطه ارائه می گردد.

اعاده دادرسی در قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری

در قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری تعریفی از اعاده دادرسی ارائه نشده و قانونگذار در بخش سوم مبحث آئین دادرسی دیوان عدالت اداری در مواد 98 الی 106 تنها به ذکر جهات اعاده دادرسی و شرایط طرح آن پرداخته است. با مداقه در مقررات اعلامی می توان اعاده دادرسی را یکی از طرق فوق العاده شکایت از آرای اعلامی در قانون و صرفا مختص به احکام قطعی و نسبت به موارد ششگانه محصور در ماده 98 قانون دیوان عدالت دانست که رسیدگی مجدد به دعوا را نزد مرجع صادر کننده حکم قطعی امکان پذیر می نماید.

لازم به ذکر است علاوه بر اعاده دادرسی معمول که در مواد صدرالذکر پیش بینی شده است، در ماده 79 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری، اعاده دادرسی از طرق رئیس قوه قضائیه  ( ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری ) و رئیس دیوان عدالت اداری و نیز در ماده 114 آن قانون با تشخیص قاضی اجرای احکام پیش بینی شده است.

جهات اعاده دادرسی  در دیوان عدالت اداری

قانونگذار در ماده 98 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری به صورت محصور و در 6 بند و به شرح ذیل به ذکر جهات اعاده دادرسی پرداخت است.

در مورد احکام قطعی به جهات ذیل می توان اعاده دادرسی تقدیم نمود:

الف_حکم خارج از موضوع شکایت صادر شده باشد؛

ب_حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد؛

پ_درمفاد حکم تضاد وجود داشته باشد؛

ت_حکم صادر شده با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن ،که قبلا توسط همان شعبه یا شعبه دیگر صادرشده است، متعارض بوده بدون آنکه سبب قانونی موجب این تعارض باشد؛

ث.حکم مستند به اسنادی باشد که پس از صدور، جعلی بودن یا عدم اعتبار آنها به موجب حکم مرجع قضایی ثابت شده باشد؛

ج.پس از صدور حکم، اسناد و دلایلی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و دلایل یاد شده درجریان دادرسی در اختیار وی نبوده است.

در خصوص این ماده لازم به ذکر است:

1.علاوه بر جهات اعاده دادرسی اعلامی در این ماده باید جهات اعلامی در ماده 115 این قانون را نیز به این موارد افزود و آن ناظر به فروضی است که محکوم علیه در مقام اجرای احکام قطعی دیوان، به موانع قانونی استناد نماید و یا به جهتی امکان عملی اجرای حکم نباشد و این جهات به تشخیص دادرس اجرای احکام دیوان، موجه شناخته شود. در این صورت مورد از موارد اعاده دادرسی تلقی شده و پرونده به منظور رسیدگی مجدد به شعبه صادرکننده رای قطعی ارجاع می گردد. شعبه مزیور در صورت تائید وجود مانع قانونی و یا عدم امکان اجرای حکم، رای مقتضی به جبران خسارت و یا تعیین جایگزین محکوم به صادر می نماید. در غیر این صورت قرار رد صادر و پرونده برای ادامه عملیات اجرائی به واحد اجرای احکام دیوان، جهت اجرای احکام در دیوان عدالت اداری اعاده می شود.

2.احراز تحقق و یا عدم تحقق هر یک از جهات اعاده با شعب دیوان است و شعب دیوان در قبول یا عدم قبول پذیرش درخواست اعاده دادرسی مخیرند و در صورت احراز هر یک از مصادیق جهات ششگانه نسبت به قبول درخواست اعاده دادرسی اقدام و وارد در ماهیت پرونده می شوند ولی قبول پذیرش اولیه اعاده دادرسی، دلالتی بر نقض ماهوی حکم صادره نداشته و شعب دیوان کماکان در صدور حکم، آزادی عمل کامل داشته و مخیر در تائید حکم سابق و یا نقض تمام یا بخشی از آن می باشند.

3.در خصوص بند ت فوق الذکر، تعارض می بایست بین دو حکم باشد و تعارض حکم و قرار را شامل نمی شود. مضافا اینکه دو حکم باید مخالف و متعارض با هم باشد و در این خصوص تفاوتی میان تعارض جزئی یا کلی وجود ندارد.

4.منظور از مراجع صالح قانونی در خصوص احراز جعلی بودن و عدم اعتبار سند صرفا محاکم صالح قضایی است.

آرای قابل اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری

قانونگذار برخلاف ماده 17 قانون سابق که به آرای صادره از دیوان عدالت اداری اشاره نموده بود،در ماده 98 قانون جدید، عامدا به جای عبارت (رای) از واژه (حکم) استفاده نموده است. این تغییر رویکرد و نحوه انشاء قانون، دایره قلمروی آرای قابل اعاده دادرسی را صرفا به احکام محدود نموده است. بنابراین قرارهای صادره ولو قطعی و تحت هر عنوان از شمول مقررات اعاده دادرسی خارج شده است.

وجوه تمایز اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری با دادگاه های حقوقی و کیفری

وجوه تمایز اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری با دادگاه های حقوقی و کیفری را می توان به این ترتیب برشمرد:

1-از حیث جهات اعاده دادرسی، مصادیق جهات و موارد امکان اعاده دادرسی در قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری به شش مورد محدود شده است ولی در دعاوی حقوقی بر اساس ماده 426 قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب به هفت مورد اشاره شده است.

2.در قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، اعاده دادرسی به دو صورت اصلی و طاری آمده است ولی در قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری چنین تقسیم بندی صورت نگرفته است. لذا طرح اعاده دادرسی طاری قابل اعمال در دیوان عدالت اداری نمی باشد.

نحوه طرح درخواست اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری

تقاضای اعاده دادرسی مستلزم رعایت تشریفات قانونی خاصی است که قانون‌گذار، مواد 98 الی 106 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری را به این امر اختصاص داده است. در موارد سکوت این قانون، براساس ماده 122 قانون دیوان عدالت اداری، مقررات قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 لازم الرعایه است. عدم رعایت تشریفات قانونی، متقاضی اعاده دادرسی را با ضمانت اجرای رد درخواست اعاده مواجه خواهد کرد. اهم این شرایط و تشریفات عبارتند از:

  1. تقدیم درخواست اعاده دادرسی در فرم و قالب دادخواست دیوان عدالت اداری: مطابق ماده 100 قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، دادخواست اعاده دادرسی با رعایت مواد مربوط به تنظیم دادخواست، مندرج در این قانون و با ذکر جهتی که موجب اعاده دادرسی شده است، به شعبه صادرکننده رأی تقدیم می‌شود.
  2. پرداخت هزینه دادرسی دادخواست اعاده دادرسی: براساس ماده 101 قانون فوق الذکر، هزینه دادخواست اعاده دادرسی برابر هزینه تقدیم دادخواست به شعب تجدیدنظر دیوان است.
  3. ارائه و ضمیمه نمودن مدارک و مستندات لازم: طرح درخواست اعاده دادرسی بدون ارائه مدارک برابر با اصل شده پذیرفته نیست و متقاضی باید ادله اثباتی خود را ضمیمه دادخواست و ارائه نماید.
  4. رعایت فرجه قانونی ثبت دادخواست اعاده دادرسی: تقدیم دادخواست اعاده دادرسی باید در فرجه مقرر قانونی باشد. در خصوص بندهای الف تا پ ماده 98 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری، مهلت 20 روز از تاریخ ابلاغ رای شعبه صادرکننده حکم قطعی و در خصوص بندهای ((ت)) تا ((ج )) ماده 98 این قانون، بیست روز از زمان حصول سبب اعاده دادرسی آغاز می گردد.
  5. صرف صدور کیفرخواست در دادسرای مربوطه مبنی بر احراز وقوع جرم و جعلیت مدارک و یا سند مورد نظر نمی باشد و تا زمان صدور حکم قطعی دال بر احراز جعلیت مدرک و مدارک استنادی نمی‌تواند مبنای درخواست اعاده دادرسی قرار گیرد .
  6. مطابق ماده 1 قانون اجرای احکام مدنی، احکام غیرقطعی منشأ اثر تلقی نمی‌شوند. بنابراین آرای غیرقطعی محاکم نمی‌تواند منشا اثر و مبنای طرح درخواست اعاده دادرسی قرار گیرد.
  7. تفاوتی ندارد که طرح شکایت یا اقامه دعوای اثبات جعلیت یا سلب اعتبار مدرک مورد نظر در مراجع قضایی مربوطه توسط متقاضی اعاده دادرسی و یا از سوی سایرین صورت پذیرفته باشد. بلکه آنچه که حائز اهمیت است، اثبات جعلیت یا عدم اعتبار مدارک و اسناد مورد نظر است تا موجبات طرح درخواست اعاده دادرسی به کیفیت فوق‌الذکر فراهم شود.
  8. با تحصیل رأی قطعی مبنی بر اثبات جعلیت یا عدم اعتبار مدارک مورد استناد در مرجع صالح، متقاضی صرفا بیست روز جهت طرح دادخواست اعاده دادرسی مهلت دارد. سپری شدن مدت زمان طولانی از صدور و ابلاغ رأی قطعی معترض عنه صادره از سوی شعبه دیوان موثر در موضوع نبوده و صرفاً‌ زمان تحصیل رأی اثبات جعلیت یا عدم اعتبار مدارک ملاک عمل خواهد بود.

9- اعلام دقیق جهت اعاده دادرسی در دادخواست مطروحه: متقاضی اعاده دادرسی اساساً بدون جهت یا جهات قانونی نمی‌تواند دادخواست اعاده دادرسی را تقدیم نماید و طرح دعوی اعاده دادرسی بدون ذکر جهت قانونی مسموع نبوده و مردود تلقی می‌گردد. جهت قانونی الزاماً یکی از جهات شش‌گانه مندرج در ماده 98 قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری است.

آثار مترتب بر قبول درخواست اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری

قبول درخواست اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری واجد آثار حقوقی به شرح ذیل است:

  1. با عنایت به اینکه اعاده دادرسی از طرق فوق العاده شکایت از احکام است، فاقد اثر تعلیقی بوده و حتی بر فرض قبول اولیه درخواست اعاده دادرسی، مانع اجرای حکم قطعی نمی شود. البته در صورت احراز ضرورت، شعبه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی می تواند دستور توقف اجرای حکم مورد تقاضای اعاده دادرسی را صادر می نماید.

2.علیرغم قبول اولیه اعاده دادرسی، شعب دیوان در زمان رسیدگی ماهوی در تائید حکم قطعی سابق و یا نقض کلی و یا جزئی آن مخیرند.

  1. هرگاه پس از رسیدگی شعبه دیوان، درخواست اعاده دادرسی را وارد تشخیص دهد، حکم مورد اعاده دادرسی را نقض می نمایند و در صورتی که درخواست اعاده دادرسی راجع به قسمتی از حکم باشد، فقط همان قسمت نقض یا اصلاح می گردد. این حکم در صورتی که از مرجع بدوی دیوان صادر شده باشد با عنایت به مقررات ماده 122 آئین دادرسی دیوان عدالت اداری از حیث امکان تجدیدنظرخواهی تابع مقررات مربوط خواهد بود.

اعاده دادرسی براساس ماده 79 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری

علاوه بر طرق عادی اعاده دادرسی که توضیح آن گذشت، طرق دیگری نیز در ماده 79 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری جهت رسیدگی مجدد به آرای صادره به شرح ذیل پیش بینی شده است:

“درصورتی که رئیس قوه قضاییه یا رئیس دیوان، رای قطعی شعب دیوان را خلاف بین شرع یا قانون تشخیص دهند، رئیس دیوان فقط  برای یک بار با ذکر دلیل، پرونده را برای رسیدگی ماهوی و صدور رای به شعبه هم عرض ارجاع می نماید. رای صادر شده قطعی است.

تبصره _چنانچه رأی قطعی موضوع این ماده از شعبه بدوی صادر شده باشد، در این صورت پرونده برای صدور رأی به شعبه تجدیدنظر ارجاع می‌گردد.”

با توجه به متن ماده پیش گفته و رویه دیوان عدالت اداری و تجارب امر وکالت در دعاوی متعدد مطروحه در دیوان موارد ذیل قابل ذکر می باشد:

  1. با عنایت به اطلاق رای به حکم و قرار و برخلاف اعاده دادرسی معمول در دیوان که براساس ماده 98 قانون آئین دادرسی دیوان عدال اداری و مختص به احکام است، در روش اعاده دادرسی براساس این ماده، قرارها نیز شامل اعاده دادرسی می شوند.
  2. با توجه به ظاهر قانون، تنها مخالفت های آشکار با احکام بین شرع و قانون ملاک عمل است. لذا متقاضی اعمال ماده 79 باید صراحتا مستند خلاف بین شرعی یا قانونی را در درخواست اعاده دادرسی خود اعلام نماید.
  3. برخلاف اعاده دادرسی مرسوم که پرونده به شعبه صادرکننده حکم قطعی ارجاع می شود، در اعاده دادرسی براساس ماده 79 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری و در فرض اجابت اولیه اعتراض، پرونده جهت رسیدگی به شعبه هم عرض ارجاع می گردد. اگر رای صادره از شعب بدوی اصدار یافته باشد و اعتراض شاکی مورد پذیرش قرار گیرد، پرونده جهت رسیدگی به شعبه تجدیدنظر ارجاع می گردد.
  4. طرح درخواست های مکرر اعمال ماده 79 محدود به تعداد معینی نیست؛ ولی درفرض پذیرش اولیه درخواست اعمال ماده 79 و ارجاع پرونده به شعبه رسیدگی کننده و با فرض رد درخواست، امکان طرح مجدد آن دیگر میسر نمی باشد.
  5. در اعمال ماده 79 قانون آئین دادرسی دیوان عدالت اداری، محدودیت زمانی و مهلت قانونی برای طرح آن (بر خلاف مقررات اعاده دادرسی) وجود ندارد.
  6. در صورت اعلام خلاف بین شرع یا قانون بودن رای توسط ریاست قوه قضائیه، امر ارجاع کماکان توسط ریاست دیوان صورت می گیرد.

خدمات تخصصی موسسه حقوقی آبان 

النهایه با عنایت به حجم و پیچیدگی دعاوی حقوقی ، صرف مطالعه مطالب تقدیمی راهگشای حل مشکلات حقوقی اصحاب دعوا نمی باشد. لذا در جهت تسهیل اقدامات حقوقی و ممانعت از تضییع حقوق ، بهره مندی از خدمات وکیل متخصص برحسب نوع دعوا ، امری لازم و غیر قابل اجتناب است.

بر همین اساس موسسه حقوقی آبان با بهره مندی از وکلای متخصص در هر بخش ، آمادگی کامل خود را جهت ارائه جامع ترین خدمات حقوقی اعلام می نماید.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

keyboard_arrow_up